سال نو مبارک باد ...
باز آمد نوبهار
با شقایق های ناب
در چمن زاران دشت
سرو می بالد به رود
تا که آید با سلام
از بلندای امید..
می وزد بر گلسِتان
آن نسیمِ زندگی
ابر با آغوشِ آب
می تراود بوی خاک
از نوای بلبلان
خواب جنگلها پرید
شور و شادی هر کنار
مژده ای دل شد بهار
با صبا شاید سحر
پَر زدم در خاطرات
لحظه ی تحویل سال
با گلی از باغ دل
رفتم آنجایی که او
با نگاه سنگ خود
قلب ما را بی سبب
در بهاران می شکست...
نظرات شما عزیزان: