شاید یکی از علل اقبال مردم به آثار دکتر باستانی، علاوه بر صداقتش در نقل تاریخ و مبارزه با استبداد، جهل و استحمار، این است که ایشان راه نفوذ بین مردم را به درستی پیدا کرده است. هیچ خوانندهای هنگام خواندن آثار ایشان احساس خستگی نمیکند و خواسته و ناخواسته مسحور قلم ایشان میشود که تاریخ را در قالب ادبیات و رمان تاریخی ارائه میکند.
خواننده هنوز از لذت خواندن نثر تاریخی دکتر، فراغت نیافته، اشعار نغز و دلنشین و بایستهای را جلوی خود میبیند و بلافاصله خاطرات تاریخی، او را مبهوت میسازد، تا جایی که ناخودآگاه زمان را فراموش کرده و هنگامی به خود میآید که کتاب یا حداقل آن فصل از کتاب را مطالعه کرده است. به نظر میرسد این اول ماجراست، زیرا خواننده علاوه بر احساس رضایت، به فکر فرو میرود و این تفکر و تعقل، باعث شکلگیری اندیشه جدیدی در ذهن او میشود.
در کویر مطالعاتی ایران زمین در دوران معاصر که بسیاری به دلایل مختلف با کتاب قهر کردهاند، هنر دکتر باستانی عرصه را برای آشتی دوبه ارمردم با کتاب فراهم میکند، تنها کافی است خواننده به یکی از این آثار دست یابد و بسمالله را بگوید، آنگاه باید تا تای تمت، کتاب را همراهی کند و این را میتوان معجزه دکتر باستانی لقب داد. در گذشته نه چندان دور، آثار بزرگان دیگری این گونه بوده و هر کدام از آنها ـ صرف نظر از اندیشههای متفاوتی که داشتهاند ـ سهم بزرگی در همگام شدن مردم با کتاب ایفا کردهاند.
به نظر میرسد، اکنون وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر آثار گران سنگ دکتر باستانی را بازخوانی کنیم و اگر برخی هم از خواندن این آثار تاکنون غفلت کردهاند، فرصت را غنیمت شمرده و برای بار نخست به مطالعه یکی از آثار دکتر بپردازند و دریابند چه گوهر نابی از کف تاریخ و ادبیات ایران زمین رخت بربست.